یکشنبه، فروردین ۱۱، ۱۳۸۷

نوروز 87



قبل از همه سال جدید هجری شمسی را به همه دوستان تبریک عرض نموده و برای همه دوستان سالی پر از موفقیت آرزو می کنم .


دیروز هم تصمیم گرفتیم همراه دوستان به جشنواره منطقه ازاد برویم برای همین عصر جمعه با ماشینهایمان به طرف چابهار رفتیم همه ساحل بریس تا چابهار پر از مسافر نوروزی بود اگر چه اینجا نه امکاناتی هست نه تسهیلاتی برای مسافرین ولی از دور و نزدیک برای دیدن دریا به اینجا آمده اند روزها یشان رابیشتر در کنار ساحل می گذرانند و شبها به شهر می روند و در جشنواره منطقه ازاد شرکت می کنند .

ما اول به دریای بزرگ رفتیم ترافیکی که کمر بندی داشت برایم بی سابقه بود در چابهار این همه خودرو اصلاً ندیده بودم وقتی کنار دریا رسیدیم خیلی شلوغ بود این همه انسان در اینجا جمع شده بودند بعضی ها امده بودند دریا را ببینند و بعضی ها آمده بودند تا مردم را ببینند چهار پنج تا شتر هم آنجا بودو بعضی هم شتر سواری می کردند . بعضی هم در کنار دریا آبتنی می کردند .

ما سپس به پلاژ طیس رفتیم اونجا هم شلوغ بود ولی کمتر . اونجا هم برنامه موزیک فارسی گذاشته بودند شتر هم اونجا هم بود ولی زیاد دلچسب نبود چند دقیقه ای کنار ساحل قدم زدیم سپس حرکت کردیم .

ساعتهای نه به منطقه آزاد آمدیم اصلاً جایی برای پارک کردن نبود هر طرف که می رفتیم پر بود یک جا ایستادیم نوبت گرفتیم تا یک ماشین بیرون رفت بعد ما دو تاماشین رادوبله پارک کردیم .

وارد شلوغترین بازار یعنی صدف شدیم . اینجا جای سوزن انداختن نبود در هیچ وقت سال اینجا شلوغ نمی شود گاهی که به بازار می امدیم حتی یک پرنده هم پر نمی زد ولی الان خیلی شلوغ بود یک دوری زدیم بعد به طرف جایگاه میلاد رفتیم اونجا صدای یک موزیک بلوچی شنیده می شد اونجا هم خیلی شلوغ بود هر کار کردیم که نزدیک سن برویم نمی شد زن ومرد ایستاده بودند تنها راهش هم این بود که از پرده بزرگی که زده بودند و به طور مستقیم برنامه را از روی ان هم پخش می کردند نگاه کنیم چند تا خواننده بلوچ هم آمده بودند مردم خیلی استقبال کرده بودند و دایم آنها را تشویق می کردند فارسها هم آنجا بودند و به موسیقی زیبای بلوچی گوش می کردند پیرداد خواننده مشهور بلوچ برنامه اجرا می کرد بعد هم نوبت برنامه تقلید صدا شد و سپس یک مسابقه برگزار کردند و بعد هم محمد علی کشاورز بازیگر بنام ایران روی صحنه آمد و همچنین در اخر مدر عامل منطقه آزاد امد نمی دانم بازیگران دیگری هم بودند یا نه ولی خواننده ای بنام فرزین هم برنامه اجرا کرد ساعتهای دوازده بود که ما مراسم را ترک کردیم مردم هنوز نشسته بودند .

برای نوروز برنامه های خوبی گذاشته بودند ولی هنوز جای فراوانی هست تا بهتر و زیبا تر از اینها برنامه بزارند و مسافر و توریست جذب کنند چون منطقه جاذبه های فراوانی دارد ولی برنامه ریزی و طرح می خواهد امیدواریم در سالهای آینده شاهد نباشیم مسافران در پیاده روها خوابیده باشند بلکه تسهیلات و امکانات برای انها فراهم شود .


جمعه، اسفند ۱۷، ۱۳۸۶

آخرین نفسهای تالاب بریس

در این روزها پوسترهایی در شهر می بینم در مورد در ختکاری و حفاظت محیط زیست ولی از حرف تا عمل فرسنگها فاصله است کاش این نوشته ام را مسؤلی می دید . در جایی که ما زندگی می کنیم در ده کیلومتری بریس در کنار جاده ساحلی که به چابهار می رود تالاب طبیعی زیبایی وجود داشته که زیستگاه پرندگان گوناگون بوده و حیوانات زیادی در آن زندگی می کرده اند و اگر یک سال هم باران نمی بارید باز هم این تالاب خشک نمی شد . دفعه قبل که گروه شبکه سیما به چابهار آمده بودند یک گزارشی از کنار این تالاب زیبا تهیه کرده بودند یادمه که کاویانی و یوسفی گزارشگاران شبکه سه در کنار تالاب ایستاده بودند و می گفتند اینجا شمال نیست اینجا جنوب ایران وبریس می باشد و برای تفریح مردم را به اینجا دعوت می کردند ولی با کمال تأسف این تنها تالاب منطقه این روزها در حال ویران شدن هست با مجوز دولت شرکتی با سرمایه گزاران خارجی در حال ساخت مزارع پرورش میگو در داخل این تالاب می باشد نمی دانیم دردهایمان را به کی بگوییم و برای چه کسی نامه بنویسیم وقتی هر روز از جاده می گذریم و کنار این تالاب می رسیم و شکستن و خشک شدن درختان سبز و سبزه ها را می یبینم دلم می شکند اگر امروز ما غیر از ایران در هر کشوری بودیم آیا این بلا را به محیط زیستمان می آوردیم .


دوستی تعریف می کرد که چند سال پیش چند مهمان از یونیسف داشتیم وقتی به ساحل بریس امدیم و جاهای دیدنی را دیدیم موقع رفتن من پرسیدم چه جور جایی بود همون خارجیها گفتند شماها وقاقعاً دیوانه شده اید ماها تلاش می کنیم که ساحل دریاها را گسترش بدهیم و ساحلهای مصنوعی درست می کنیم و شما اینجا این طبیعت زیبا را با درست کردن این کارخانجات و شرکتها به این روز در آورده اید اشاره می کرد به شهرک صنعتی بریس در کنار دریا.


حالا اون غم کم بود یک مصیبت دیگر هم دارند به سرمان می آورند در این طرح که فایده وسودش به جیب چند شیخ عرب می رود ولی ما از داشتن طبیعت محروم می شویم دشت خالی در منطقه زیاد است نمی دانیم چرا نمی روند انها را مزرعه میگو نمی کنند آمده اند اینجا را که گلستان است ویرانه می کنند عکسهای قبل از کار شرکتها و الان را با هم می گذارم مقایسه کنید و ببینید که دارند با ما چکار می کنند روزهای تعطیل اینجا تفریحگاه ما و مردم منطقه بوده ولی الان غیر از لودر و بولدوزر و بیل مکانیکی چیز دیگری نیست می دانم مشکلات آن قدر زیاد است که این مشکل در مقابل آنها کوچک است ولی کاش مسؤلی به فکر محیط زیستمان بود ما نمی خواهیم برایمان درختکاری وجنگلکاری بکنید ولی جنگلی را که خدا به ما داده خرابش نکنید .